تلخی که برام حسابی کارساز
خوب داستان از اونجا شروع میشه که من با یه نفر اشنا شدم که 10 سال از من بزرگتر بود مثل خودم چند رشته خونده بود از نظر جایگاه اجتماعی از من بالاتر بود
بعد از کمی معاشرت که حدودا 4 جلسه بود بهم یه سری چیزا رو گفت که برام تلخ بود
1. اصلا با تو به من خوش نمیگذره
2. اعتماد به نفسم رو کم میکنی
3. به دردم نمیخوری
4. انرژیم رو میگیری
5. تو یه سو استفاد گر هستی
6. دوست پسر قبلیم از تو خیلی بهتر بود
7. خیلی مرد بود
8. تو مرد نیستی
9. تو بچه پایینی
10. .... شاید یه چنتاش رو من یادم رفته
خوب این لیست تو دعوا و درگیری نبوده
منم که تو ضعیف ترین حالت شخصیتیم هستم الان
خورد شدم
اره این منم
تو درستش کن من دیگه چیزی نمونده ازم
دیگه تحمل این امتحان رو ندارم تمومش کن
+ نوشته شده در یکشنبه هفتم مرداد ۱۴۰۳ ساعت 21:40 توسط Gabriel
|